خرطوم دار

معنی کلمه خرطوم دار در لغت نامه دهخدا

خرطوم دار. [ خ ُ ] ( نف مرکب ) صاحب خرطوم. دارای خرطوم :
همه خرطوم دار و شاخ گرای
گاو و پیلی نموده در یک جای.نظامی.

معنی کلمه خرطوم دار در فرهنگ فارسی

صاحب خرطوم دارای خرطوم

جملاتی از کاربرد کلمه خرطوم دار

بسیاری از گونه‌ها در منطقه نیمه گرمسیری شمال زندگی می‌کنند. گربه‌های بزرگ همچون گربه وحشی، یوزپلنگ، و گربه پلنگی؛ پستانداران اولیه (بوزینه زوزه‌کش)؛ خزندگان بزرگ (کوروکودیل‌ها)، و گونه‌هایی از بزمجه. جانوران دیگر عبارت‌اند از خوک خرطوم دار، برگچه‌خوار، مورچه خوار، موش خرما، راکون، و گونه‌های مختلف لاکپشت و سنگ پشت. پرندگان متعددی نیز وجود دارند که عمدتاً شامل مرغ‌های مگس خوار، فلامینگوها، مرغ‌های توکان، و طوطی‌ها هستند.
همه خرطوم دار و شاخ‌گرای گاو و پیلی نموده در یکجای
برزیل اکوسیستم متنوعی دارد و تنوع زیستی جانوری و گیاهی در این کشور بسیار زیاد است به‌طوری‌که کارشناسان انواع گیاهان و جانوران در این کشور را بالغ بر ۲ میلیون نوع تخمین زده‌اند. پستانداران بزرگ در این کشور شامل جگوار، لئو پارت که هر دو نوعی پلنگ هستند و خوک‌های وحشی، خوکان خرطوم دار، مورچه خوارها، تنبل‌ها، روباهها، اپوسوم و گورکن هستند. گوزن در جنوب برزیل به وفور یافت می‌شود و میمونها نیز در جنگل‌های پر باران شمالی زیست می‌کنند. اما در سالیان اخیر بسیاری از عوامل انسانی و اقدامات مانند ساخت بزرگراه، قطع درختان برای مصرف چوب آنها، کشاورزی و زراعت، استخراج معادن و ساخت سد که باعث زیر آب رفتن بخشی از دره‌ها شده‌است این اکوسیستم غنی را تهدید می‌کند.