خراش و خروش

معنی کلمه خراش و خروش در لغت نامه دهخدا

خراش و خروش. [ خ َ ش ُ خ ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب )داد و فریاد. قال و مقال. جار و جنجال :
ناسور... سرخر خمخانه جوش کرد
از درد... چو خرس خراش و خروش کرد.سوزنی.

معنی کلمه خراش و خروش در فرهنگ فارسی

داد و فریاد قال و مقال

جملاتی از کاربرد کلمه خراش و خروش

ز آسیب ره در خراش و خروش به تن خونش از گرمی خور به جوش