خراش و خروش. [ خ َ ش ُ خ ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب )داد و فریاد. قال و مقال. جار و جنجال : ناسور... سرخر خمخانه جوش کرد از درد... چو خرس خراش و خروش کرد.سوزنی.
معنی کلمه خراش و خروش در فرهنگ فارسی
داد و فریاد قال و مقال
جملاتی از کاربرد کلمه خراش و خروش
ز آسیب ره در خراش و خروش به تن خونش از گرمی خور به جوش