معنی کلمه خراسانلو در لغت نامه دهخدا
خراسانلو. [ خ ُ ل ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سراسکند شهرستان تبریز. واقع در 16هزارگزی جنوب سراسکند در مسیر راه آهن میانه مراغه. این دهکده ، کوهستانی و معتدل و دارای 567 تن سکنه می باشد که ترک زبانند. آب آن از چشمه و محصولاتش : غلات و حبوباتست. اهالی بکشاورزی و گله داری گذران می کنند و راه آن مالرو است. دارای بیمارستان و راه آهن می باشد و در نزدیک آبادی قلعه خرابه ای است بنام ذوهنگ یا ضحاک. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).