خراسانلو

خراسانلو

معنی کلمه خراسانلو در لغت نامه دهخدا

خراسانلو. [ خ ُ ل ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء بخش ابهررود شهرستان زنجان. واقع در 25هزارگزی شمال باختری ابهر و شش هزارگزی شوسه قزوین - زنجان. این ناحیه در دامنه کوه واقع و سردسیر و دارای 551 تن سکنه ترک و فارسی زبانست. آب آن از زه آب رود و محصولاتش : غلات ، انگور و زردآلو است. اهالی بکشاورزی ، قالیچه ، گلیم و جاجیم بافی گذران می کنند. راه آنجا مالرو و از قهوه خانه صائین قلعه واقع در سر راه شوسه قزوین - زنجان می توان اتومبیل به آنجا برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
خراسانلو. [ خ ُ ل ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سراسکند شهرستان تبریز. واقع در 16هزارگزی جنوب سراسکند در مسیر راه آهن میانه مراغه. این دهکده ، کوهستانی و معتدل و دارای 567 تن سکنه می باشد که ترک زبانند. آب آن از چشمه و محصولاتش : غلات و حبوباتست. اهالی بکشاورزی و گله داری گذران می کنند و راه آن مالرو است. دارای بیمارستان و راه آهن می باشد و در نزدیک آبادی قلعه خرابه ای است بنام ذوهنگ یا ضحاک. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه خراسانلو در دانشنامه عمومی

خراسانلو (ابهر). خراسانلو، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ابهر در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان صائین قلعه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۹۲ نفر ( ۱۳۹خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه خراسانلو

تپه خراسانلو ۱ مربوط به مس و سنگ است و در شهرستان ابهر، بخش مرکزی، دهستان صایین قلعه، ۱۲۲۰ متری شمال روستای خراسانلو واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۲۱۸۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
خراسانلو (هشترود)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان هشترود در استان آذربایجان شرقی ایران است.
تپه داغ اوستی مربوط به عصر آهن است و در شهرستان هشترود، بخش مرکزی، روستای خراسانلو واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۷۸۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.