خدنگان

معنی کلمه خدنگان در لغت نامه دهخدا

خدنگان. [ خ َ دَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شهر آسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. واقع در 53هزارگزی جنوب باختری ساردوئیه و 18هزارگزی جنوب راه مالرو بافت - ساردوئیه. این محل دارای بیست تن سکنه می باشد که ساکنین آن از طایفه ٔکوهستانی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

جملاتی از کاربرد کلمه خدنگان

خدنگان شباهت شگفت‌انگیزی با راسویان دارند. هر دو گروه صورت و بدن دراز، گوش‌های گرد و کوچک، پاهای کوتاه، دم مخروطی و بلند دارند. ساختمان دندان آن‌ها هم مشابه است و بیشتر گونه‌های خدنگ مثل راسوسانان از غده‌های ترشح مقعدی برای نشانه‌گذاری قلمرو و علامت‌دهی جنسی برخوردارند. البته هیچ خویشاوندی نزدیکی بین این دو گروه وجود ندارد (راسوها از زیرراستهٔ سگ‌سانیان هستند) و تکامل همگرا موجب شباهت آن‌ها شده‌است. البته راسوها بیشتر شب‌گرد هستند و به خوبی از درخت بالا می‌روند اما خدنگ‌ها روزگرد هستند و برای زندگی زمینی تکامل یافته‌اند.