خدنگ انداز

معنی کلمه خدنگ انداز در لغت نامه دهخدا

خدنگ انداز. [ خ َ دَ اَ ] ( اِ ) آنکه خدنگ می اندازد. خدنگ افکن. تیرانداز :
شهری که همچو سکندر سپهبدان دارد
سنان گذار و کمندافکن و خدنگ انداز.سوزنی.

معنی کلمه خدنگ انداز در فرهنگ فارسی

آنکه خدنگ می اندازد خدنگ افکن

جملاتی از کاربرد کلمه خدنگ انداز

آن خدنگ اندازی از قوس دعا صبح و مسا یا نه آن بیداری از عین بکا شام و سحر
کمان بشکستش ابروی کماندار خدنگ انداز غمزه رفتش از کار
نگاهی کن از آن چشم خدنگ انداز صید افکن که جان دادیم ای ابرو کمان از حسرت تیری
قلعه گیران خدنگ انداز حکمت از شهاب هر شبی بر دیو سرکش تیرباران ساخته
شکار افکن آهویش خدنگ اندازی سمن سا هندویش پریشان کاری