خدا ناپسند
معنی کلمه خدا ناپسند در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خدا ناپسند
بود گنج دادن به ناارجمند به نزدیک خَلق و خدا ناپسند
و واقـع شـد كـه داود صـبـحـدم مـكـتوبى به يوآب نوشته به دست اورياه فرستاد، و درمـكـتـوب بـديـن مضمون نوشت كه اورياه را در مقابل روى جنگ شديدى بگذاريد، و از عقبشپس برويد، تا كه زده شده بميرد (كشته شود). و چنين شد بعد از آنى كه يوآب شهر راملاحظه كرده بود اورياه را در مكانى كه مى دانست مردمان دلير در آن بوده باشند در آنجاگـذاشـت و مـردمـان شـهـر بـيـرون آمـده بـا يـوآب جنگيدند، و بعضى از قوم بندگان داودافـتـادنـد و اوريـاه حـتـى نـيـز مـرد... زن اورياه شنيد كه شوهرش اورياه مرده است ، و بهخـصـوص شوهرش عزادارى نمود و بعد از انقضاى تعزيه داود فرستاد او را بخانه اشآورد كه او زنش شد!... اما كارى كه داود كرده بود در نظر خدا ناپسند آمد!