خبردهنده.[ خ َ ب َ دَ / دِ هََ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) آنکه خبر دهد. آنکه کس دیگر را از خبری بیاگاهند : خبر دهنده خبرداد رای را که ملک سوی تو آمده راه گریختن بردار.فرخی.تا طلوع صباح شیب کی خبر دهنده وداع حیات است. ( سندبادنامه ص 31 ). || آنکه خبر مرگ دهد. ناعی.
معنی کلمه خبر دهنده در فرهنگ فارسی
آنکه خبر دهد آنکه کس دیگر را از خبری بیاگاهاند .
جملاتی از کاربرد کلمه خبر دهنده
مساءله 17 - هر زمان كه شفيع از فروش سهم شريكش مطلع شد به فوريت بايدحق خود را مطالبه كند، و اگر بدون عذر عقلى و داعى عقلائى يا شرعى يا عادىسهل انگارى كرد و تاءخير انداخت حق شفعه اوباطل مى شود، به خلاف اينكه تاءخير انداختنش بخاطر عذرى بوده كه يكى از اعذار بىاطلاع او از معامله شريك است و يا اگر خبر يافته خبر دهنده اش مورد وثوق نبوده ، وهمچنين جهل او است به اينكه حق شفعه دارد و يا جهلش به اينكه تاءخير و مسامحه دراعمال حق جائز نيست ، بلكه اين نيز از اعذار است كهخيال مى كرده بهاى معامله بسيار زياد است بعد از مدتى بفهمد كه چنين نبوده و ياخيال مى كرده معامله شريك با پولى چون طلا بوده كه تهيه كردن آن براى او دشواراست و بعدا معلوم شود كه اين طور نبوده و از اينقبيل است اعذار ديگر.
فى المثل شخص قاضى با حكم خود به دعوا خاتمه مى دهد، آفريدگار با آفرينش خودبـه خـلقـت چيزى پايان مى دهد، خبر دهنده با اخبارش به بيان چيزى پايان مى دهد، تعهدكـنـنـده و فـرمان دهنده با تعهد و فرمانشان مساله اى را خاتمه يافته تلقى مى كنند بهگونه اى كه بازگشت در آن ممكن نيست .
كلمه (خصيم ) صفت مشبه از خصومت است كه آن هم به معنى جدال است ، و اين آيه هر چند ممكن است حمل شود بر اينكه مى خواهد بر بشر منت گذارد كه او را از يك قطره آبى پست و بى ارزش بصورت انسانى كامل الخلقه و گوينده و خبر دهنده از هر كوچك و بزرگ آفريده ، و ليكن از آنجايى كه آيات بسيارى كه در اين معنا در قرآن كريم آمده در مقام بيان بى شرمى و وقاحت بشر است، بهتر اين است كه اين آيه را نيز حمل بر همين معنا كرده بگوئيم مى خواهد پرروئى ووقاحت بشر را برساند و او را بر اين بى شرميش توبيخ كند، علاوه بر اين ،ذيل آيه قبلى هم كه خدا را از شرك مشركين منزه مى كرد مؤ يد اين احتمال است .
هفتم افطار كردن به اعتماد گفته كسي كه از دخول شب خبر داده بعد از افطار معلوم شود كه داخل نشده بوده كه در اين صورت اگر خبر دهنده كسى است كه اعتماد بگفته اش جائز نيست مثل اينكه دو و يا يك شاهد عادل بوده تنها قضاء آنروز واجب مى شود و اگر چنين كسى نبوده هم قضاء واجب مى شود و هم كفاره .
O شخصى از يك قبيله ى معروف ، مرتكب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد، آن سارق ، گناه را به گردن شخص ديگرى انداخت كه در خانه ى او زندگى مى كرد. متّهم ، با شمشير به او حمله كرد و خواستار اثبات اين ادّعا شد. او را آرام كردند ولى يكى از سخنوران قبيله را همراه جمعى براى تبرئه ى خود خدمت پيامبر فرستاد. پيامبر، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان ، سارق واقعى را تبرئه كرد و خبر دهنده ى سرقت را (به نام قتاده ) سرزنش نمود، ولى قتاده كه مى دانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود. اين آيه نازل شد و مظلوميّت قتاده و صحنه سازى وگواهى دروغ آنان را روشن ساخت .
خبر دهنده خبرداد رای را که ملک سوی تو آمده راه گریختن بر دار