معنی کلمه خاور خدای در لغت نامه دهخدا
خاور خدای. [ وَ خ ُ ] ( اِخ ) سلم بن فریدون را که پادشاه خاور ( نواحی مشرق ایران ) بوده خاور خدای گفتندی. ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ) :
بنخجیر دارد همه روز رای
نیندیشد از تخت خاور خدای.فردوسی.یکی نامه بنوشت شاه زمین
بخاور خدای و بسالار چین.فردوسی.بتخت کیان اندر آورد پای
همی خواندندیش خاور خدای.فردوسی.