حنطه

معنی کلمه حنطه در لغت نامه دهخدا

( حنطة ) حنطة. [ ح ِ طَ ] ( ع اِ ) قمح. گندم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). و ضماد ممصوغ آن گزیدن سگ را نافع است. ج ، حِنَط. ( اقرب الموارد ).
- حِنطه رومی ؛ خالاون. خندروس. و آن قسمی گندم سیاه و باریک و دراز باشد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به تحفه حکیم مؤمن شود.
- حنطة صغار ؛ سلت. طیفا. طراغوس. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه حنطه در فرهنگ عمید

گندم.

معنی کلمه حنطه در فرهنگ فارسی

گندم
( اسم ) گندم جمع : حنط

جملاتی از کاربرد کلمه حنطه

الحنطه حیث کان حنطه اذ کان کذاک یوم بیدر
شه بحکم حقّ نخورده حنطه‌ای اوست در معنی چو حیّ و زنده‌ای
ب : لغت نبطى هاى اسرائيلى ، عبرى ، سريانى و... بوده است ؛ آنان هرگز به عربىتكلم نمى كردند و آنچه به عنوان قصه يهودى ها در قرآن و نيز در اين بخش وارد شده ازسنخ نقل به معناست ؛ يعنى تمام گفتمان حضرت كليم اللّه و هارون و يوشع عليهالسلام با بنى اسرائيل و همه قبول و نكول آنان به لغت عبرى تاءديه مى شد؛كلمه حطّه كه مورد امر قرار گرفت و واژه حنطه كه محورتبديل واقع شد، همگى از قبيل ترجمه گفته هاى عبرى يهود است ، نه متن گفته هاى آنان .
امّا ستمگران (آن سخن را) به سخن ديگرى غير از آنچه به ايشان گفته شده بود، تبديل كردند (وبه جاى حطّه ، به عنوان مسخره گفتند: حنطه ، يعنى گندم .) پس ما بر آن ستمكاران به سزاى گناهى كه مرتكب مى شدند، عذابى ازآسمان فرو فرستاديم .
هدایت ابومسلم در فصل ۸۸–۱۳۸۷ با مربیگری هادی برگی‌زر و علی حنطه ادامه یافت و این تیم در رتبه پانزدهم لیگ برتر فوتبال ایران قرار گرفت.
فصل ۸۹–۱۳۸۸ تیم به بحران مالکیت خورد؛ لذا شورای ۵ نفره ورزش استان، مدیریت تیم را برای یک سال و به صورت مشروط در اختیار مهدی زمان قرار داد. ناصر پورمهدی اولین و علی حنطه دومین سرمربی ای بودند که سکان هدایت تیم را در این فصل بر عهده گرفتند، اما حاشیه‌های زیاد باعث شد تیم در ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ با احراز جایگاه هفدهم، به لیگ دسته یک آزادگان سقوط کند.
فصل ۱۳۹۱–۱۳۹۰ نیز با مربیگری علی حنطه و سپس خداداد عزیزی آغاز شد و ابومسلم نتوانست به لیگ برتر فوتبال کشور صعود کند و در رتبهٔ ششم جدول قرار گرفت.