حنجور
معنی کلمه حنجور در لغت نامه دهخدا
حنجور. [ ح ُ ] ( ع اِ ) جامه دان خرد. || نوعی از شیشه که در آن ذرور نگاه دارند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نای گلو. خشک نای. ج ، حناجر. ( منتهی الارب )( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به حنجود شود.
معنی کلمه حنجور در دانشنامه عمومی
حنجور ( به عربی: حنجور ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه جب رمله واقع شده است. حنجور ۲٬۹۰۴ نفر جمعیت دارد.