حمور

معنی کلمه حمور در لغت نامه دهخدا

حمور. [ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ حمار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به حمار شود.
حمور. [ ح َ ] ( اِخ ) ( بمعنی الاغ ) و او پدر شکیم است که دینه دخت یعقوب را بی عصمت کرد. ( سفر پیدایش 33 : 19 ). و اولاد یعقوب او را بقتل رسانیدند. ( سفر پیدایش 34 : 36 ) ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه حمور در فرهنگ فارسی

و او پدر شکیم است که دینه دخت یعقوب را بی عصمت کرد و اولاد یعقوب او را بقتل رسانیدند

جملاتی از کاربرد کلمه حمور

حمور زیاده در سال ۱۹۷۹م در ام درمان خارطوم متولد شد. او در سودان درس خواند به و نویسندگی روی آورد؛ ولی به سبب برخی نوشته‌هایش که به نقد برخی آموزه‌های اسلامی پرداخته مجبور شد سودان را ترک گفته و ساکن مصر شود.