حمن

معنی کلمه حمن در لغت نامه دهخدا

حمن. [ ح َ ] ( ع اِ ) حَمنان. کنه های ریزه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). حمنة یکی آن. ( منتهی الارب ). اول قمقامه است که بسیار خرد و کوچک است سپس حمن و حمنانة سپس قراد سپس حلمة سپس عل و طِلح. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه حمن در فرهنگ فارسی

کنه های ریزه

جملاتی از کاربرد کلمه حمن

1216- مراد از (ما معهم ) ممكن است بخشى از تورات باشد كه مربوط به صفات رسول اكرم صلى الله عليه و آله و بعضى از خصوصيات ديگر آن حضرت است ؛ نظير اين كه خداوند كلامش را در دهان رسولش قرار مى دهد و او از فرزندان اسماعيل است (آلاء الر حمن ، ص 108). نيز ممكن است مجموع آنچه در تورات آمده است باشد.