حفظ کردن
معنی کلمه حفظ کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه حفظ کردن در فرهنگستان زبان و ادب
جملاتی از کاربرد کلمه حفظ کردن
خستگی ناشی از کلمهٔ عبور عموماً کاربران را تحت تأثیر قرار میدهد با این وجود، میتواند دردسرهایی برای ادارات فنی که حسابهای کاربری شان را در عین تغییر دادن پیاپی کلمات عبور به منظور امنیت مدیریت میکنند نیز ایجاد کند. این خستگی در هر دو مورد به تدریج باعث از دست رفتن روحیهٔ کاربران میشود. در بسیاری موارد، کاربران در نهایت کلمات عبور خود را در فایلهای متنی کم امنیت ذخیره میکنند تا در ادامه مجبور به حفظ کردن آنها نباشند یا به روشهای با امنیت پایین دیگری برای ذخیرهٔ کلمات عبور روی میآورند.
واژههای بکار رفته در گزارش از این گفتگوها عبارت است از «منع» به معنای مصون داشتن و حفظ کردن و «أوی» به معنای پناه دادن. در برخی گزارشها هم از «نصر» استفاده شدهاست؛ اما با قیدهای گفتاری پس از آن همان مفهوم گزارشهای فوق بدست میآید .
حفظ کردن کمربند تگ تیم برای ۲ بار بههمراه ری میستریو در برابر بیگ شو و کین
یک جزءشناسی را گانکی گویند که طبق آن هر جزء خود ترکیبی از اجزاء دیگر باشد. تجزیه اشیا هرگز پایان نمییابد، و هیچ جزء بنیادین یا اتم جزءشناسانه ای وجود ندارد. در هستیشناسی گانکی، هیچ جایی برای اتمهای مورد نظر جزءشناسی پوچگرا وجود ندارد. این مسئله مشکلی ایجاد میکند زیرا اگر تنها چیزهایی که وجود دارند اتمها باشند، ولی چیزی مانند یک اتم در یک هستیشناسی وجود نداشته باشد، هیچ چیز نمیتواند وجود داشته باشد. با توجه به جذابیت پذیرش وجود اشیا، حفظ کردن یک هستیشناسی گانکی مبتنی بر رد جزءشناسی پوچگراست. اما هرکسی مصمم بر حفظ هستیشناسی گانکی نیست، و بنابراین پوچگرایی بهطور بالقوه یک دیدگاه قابل پذیرش است.
پتنتها یا حق امتیازها برای پیشرفت علم و تکنولوژی و همچنین حفظ کردن حقوق مخترعین طراحیشدهاند. در صورتی که چنین قوانینی وجود نداشتند، مخترین باید اختراعات خود را از بقیه مخفی میکردند اما با بودن قانون «حق انحصاری»، مخترعین میتوانستند اطمینان خاطر داشته باشند که در صورت اختراع چیزی و اطلاع رسانی در مورد آن به عموم مردم، تا زمان معقولی خواهند توانست از آن سود کسب کنند.
اگر من پاسخ استالین را نمیپذیرم، به این خاطر است که من هنوز آماده نیستم تا سوسیالیسمِ دموکراتیک را، با تمامی ناکامیها و نوسانات آن طی سالهای پسین، به عنوان یک ضرر کامل حذف کنم… سوسیالیسمِ دموکراتیک تنها وسیله برای ایجاد یک نظم جدید بر چیزی است که در تمدن امروزی ارزشمند بوده و ارزش حفظ کردن را دارد.
بر اساس این نظریه، وابستگی کودک بین سن ۶ ماه تا ۲ سال به اشخاص پیوستگی دارای یک کارکرد طبیعی و غریزی برای بهدست آوردن و حفظ کردن احساس امنیت است. در بخش پایانی این دوره، کودکان شروع به استفاده از اشخاص پیوستگی به عنوان پایگاهی امن برای کاوش از آن و بازگشت به آن میکنند. واکنشهای والدگونه منجر به توسعه الگوهای پیوستگی میشود. اینها، به نوبه خود، منجر به شکلگیری احساسات، افکار، و انتظارات کودکان در روابط بعدی میشود. اضطراب جدایی یا غم و اندوه در پی از دست دادن یک شخصیت پیوستگی به عنوان یک واکنش طبیعی و سازگارانه برای یک کودک پیوسته در نظر گرفته میشود. این رفتارها ممکن است به دلیل افزایش احتمال بقای کودک تکامل یافته باشند.
بهیادسپاری یک روش حفظ کردن مبتنی بر تکرار است. این ایده براساس بازیابی خاطرات به تکرار آنها رابطه دارد و هرچه فرد بیشتر آن را تکرار کند زودتر آن را به خاطر خواهد آورد.
در کمان سخت نتوان حفظ کردن تیر را آه جا در خاطر غمناک نتواند گرفت
خشم را یکی از حالات طبیعی انسانها میدانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطر که در حال وقوع است.
گرفتن کمربند تگ تیم و حفظ کردن آن در برابر پسران دادلی برای ۳ بار در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴