حصیران

حصیران

معنی کلمه حصیران در لغت نامه دهخدا

حصیران. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران. واقع در نه هزارگزی خاور شهرک و سه هزارگزی راه مالروی عمومی بالا. ناحیه ای است واقع در کوهستان سردسیر. دارای 197 تن سکنه میباشد. از رودخانه کربود و کوئین و چشمه سار مشروب میشود. محصولاتش غلات ، اسپرس ،سیب زمینی ، لوبیا، میوه جات مختلفه و گردو. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. عده ای برای تأمین معاش به تهران ، مازندران و گیلان میروند و عده ای کارمند ادارات هستند. از صنایع دستی آنان کرباس و گلیم بافی است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه حصیران در دانشنامه عمومی

حصیران روستایی از توابع شهرستان طالقان در استان البرز است.
دهی است که در بخش بالا طالقان و در قسمت غربی شهرک واقع شده در این ده ۳۰ راه عمومی مالرو وجود دارد و رود خانه های کرکبود کویین و چشمه سار از این ده عبور می کنند. شغل بیشتر مردم این ده کشاورزی است اما عده ای هم در تهران به کار در اداره مشغول هستند.
تاتی زبان مردم روستای حصیران است.
غلات، سیب، لوبیا، میوه جات مختلف و گردو محصولات این روستا هستند.
کرباس و گلیم از صنایع دستی این روستا هستند.

جملاتی از کاربرد کلمه حصیران

تاتی زبان مردم روستای حصیران است. به گفته محققین تات در زبان اهالی گیلان به معنی بومی، روستایی و یکجانشین می‌باشد و منظور از تات همان قوم گیلک است و منظور از زبان تاتی همان زبان گیلکی می‌باشد.