حسن عبدی

معنی کلمه حسن عبدی در لغت نامه دهخدا

حسن عبدی. [ ح َ س َ ن ِ ع َ] ( اِخ ) ابن علی بن نصربن عقیل واسطی بغدادی. شاعر. مدتی در خدمت ملک امجد در بعلبک بود و در 596 هَ. ق. درگذشت. ( فوات الوفیات ج 1 ص 124 ) ( زرکلی چ 1 ص 233 ).

معنی کلمه حسن عبدی در فرهنگ فارسی

ابن علی بن نصر ابن عقیل واسطی بغدادی شاعر

جملاتی از کاربرد کلمه حسن عبدی

۱۶) حسن عبدی: رئیس ادارهٔ صنعت، معدن و تجارت شهرستان بوکان (از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹) و رئیس کمسیون نظارت بر امور اصناف و تشکل‌های صنفی شهرستان بوکان (از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹).