[ویکی الکتاب] معنی حِسَابِهِم: حساب آنها ریشه کلمه: حسب (۱۰۹ بار)هم (۳۸۹۶ بار) در این که منظور از «حساب» در اینجا چه حسابی است؟ در میان مفسران گفتگو است: بعضی احتمال داده اند که منظور از «حساب»، حساب روزی آنها است، یعنی اگر دست آنها از مال و ثروت تهی است باری بر دوش تو نمی گذارند; زیرا حساب روزی آنها با خدا است. همان گونه که تو نیز بار زندگی خود را بر دوش آنها نمی گذاری و حساب روزی تو با آنها نیست. ولی ظاهر این است که منظور از «حساب»، حساب اعمال است همان طور که بسیاری از مفسران گفته اند.
جملاتی از کاربرد کلمه حسابهم
نظير اين روايت ، روايتى است كه باز الدر المنثور آن را از كتاب ناسخ نحاس از ابنعباس نقل كرده كه گفت : آيه (و ما على الذين يتقون من حسابهم من شى ء) كه در مكهنازل شده ، با آيه (و قد نزل عليكم فى الكتاب ) كه در مدينهنازل شده نسخ شد.
آيات (1) تا (5) : اقترب للناس حسابهم و هم فى غفلة معرضون...
5 گاهى بايد براى جذب حواسها، سخن را كوبنده و هشدار دهنده آغاز كرد. سوره با جمله (اقترب للناس حسابهم ) شروع شده است .
(ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك عليهم من شى ء) (حساب ) عبارت است ازاستعمال عدد و جمع و تفريق آن ، و چون تزكيهاعمال بندگان و معدلگيرى آن براى دادن پاداش ، عادتا ازاستعمال عدد و جمع و تفريق خالى نيست ، از اين جهت خود اين معدلگيرى ، حساباعمال ناميده شده است ، و از آنجايى كه رسيدن به حساباعمال بندگان براى دادن كيفر و پاداش است ، و كيفر و پاداش هم از ناحيه خداى سبحاناست ، از اين رو قرآن كريم اين حساب را به عهده خداى تعالى دانسته و مى فرمايد: (انحسابهم الا على ربى ) و نيز مى فرمايد: (ثم ان علينا حسابهم ) و اگر در آيه(ان الله كان على كل شى ء حسيبا) مانند آياتقبل ، خداى را محكوم و عهده دار حساب ندانسته و بر عكس ، هر چيزى را محكوم و تحت نظرخداوند دانسته براى اين بوده است كه خواسته قدرت و سلطنتى را كه خداوند بر هر چيزدارد برساند.
اين سوره - همانگونه كه اشاره كرديم - با يك هشدار نيرومند به عموم مردم آغاز مى شود،هـشدارى تكاندهنده و بيداركننده ، مى گويد: (حساب مردم به آنها نزديك شده ، در حالىكه در غفلتند و روى گردانند) (اقترب للناس حسابهم و هم فى غفلة معرضون ).
و نيز ممكن است از جمله (ما عليك من حسابهم من شى ء)، استفادهتحمل حساب شود، يعنى بخواهد بفرمايد: سنگينى و وزر ووبال اعمال زشت آنان بر تو نيست ، تا هر چه بيشتر گناه كنند، تو بيشتر ناراحت شوى.
در مجمع البيان است كه امام ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود: وقتى مسلمين آيه (فلاتقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين ) را شنيدند بهرسول خدا (صلى الله عليه وآله و سلم ) عرض كردند پس تكليف ما چيست ؟ اگر بناباشد هر وقت بشنويم كه مشركين قرآن را مسخره مى كنند، برخيزيم و برويم بايداصلا داخل مسجد الحرام نشويم ، و خانه خدا را طواف نكنيم ، براى اينكه هميشه مشركين درآنجا جمع هستند و با ديدن ما، شروع به استهزاى قرآن مى كنند. در جوابشان اين آيهنازل شد: (و ما على الذين يتقون من حسابهم من شى ء) و آنان را دستور داد كه تا آنجاكه مى توانند مشركين را تذكر داده و به حقايق دين آشنا كنند.
و ما على الذين يتقون من حسابهم من شى ء و لكن ذكرى لعلهم يتقون(69)
و نظير اين توجيه كه براى اتصال آيه به ماقبل خود كرده اند، توجيهى است كه از ابومسلمنقل شده كه گفته است : اين آيه متصل به آيه (اقترب للناس حسابهم ) است ، كه دراول سوره قرار دارد و مقصود از حساب ، بازخواست و پرسش از نعمتهايى است كه خداىعزوجل به مردم انعام فرموده كه آيا در مقابل آن نعمتها شكرگزارى كردند و يا درمقابل آن كفران نمودند؟.
و كوتاه سخن اينكه : مساءله خوفى كه اين طايفه در گفتار خود آوردند، خوف در مقامعمل است ، چون حساب عمل بنده با خدا است ، و بندگى لازمه لاينفك انسان است ، انسان بههر درجه از كمال برسد، و حتى به مقام عصمت و بى گناهى هم اگر برسد، باز هم بندهاست ، و بنده ممكن نيست از خوف پروردگارش تهى باشد، همچنان كه فرمود: (ان اليناايابهم ثم ان علينا حسابهم ).