حرائر

معنی کلمه حرائر در لغت نامه دهخدا

حرائر. [ ح َ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حُرّة. ( منتهی الارب ). زنهای کریمه.

معنی کلمه حرائر در فرهنگ عمید

= حره

جملاتی از کاربرد کلمه حرائر

«ذلِکَ أَدْنی‌ أَنْ یُعْرَفْنَ» انهنّ حرائر. «فَلا یُؤْذَیْنَ» و لا یتعرّض لهنّ.
پس هيچ وجهى به نظر نمى رسد كه كسى بگويد: مراد از كلمه (محصنات ) در آيهشريفه ، زنان عفيف است ، با اينكه حكم حرمت ازدواج اختصاصى به عفيف ها ندارد. (سادهتر بگويم آيه شريفه مى فرمايد: غير آن چهارده طايفه ، با هر زنى مى توان ازدواجكرد، مگر محصنات يعنى شوهرداران كه ازدواج با آنها حرام است . بعضى ها گفته اند:مگر محصنات يعنى زنان عفيف كه ازدواج با آنها _ البته اگر شوهر داشته باشند- حرام است ، بعضى ديگر لفظ نامبرده راحمل كرده اند به حرائر، يعنى گفته اند: مگر زنان آزاد كه ازدواج با آنها _ البتهاگر شوهر داشته باشند حرام است ، اشكال ما اين بود كه در هر دو احتمالى كه مفسريندادند قيد - البته اگر شوهر داشته باشند - اخذ شده بود، و دراحتمال اول حكم را مختص به زنان عفيف دانستند، با اينكه اختصاصى به آنها نداشت ، و دراحتمال دوم حكم را مختص به زنان آزاد كرده بودند، با اينكه اختصاصى به آنان نداشت ،و معلوم است كه اينگونه معنا كردن را طبع سليم نمى پسندد.