حدسا

معنی کلمه حدسا در لغت نامه دهخدا

( حدساً ) حدساً. [ ح َ سَن ْ ] ( ع ق ) به حدس. از روی حدس. احتمالاً. تخمیناً.

معنی کلمه حدسا در فرهنگ فارسی

از روی حدس

جملاتی از کاربرد کلمه حدسا

طبعا هر كس مى خواهد بداند آنچه على عليه السلام درباره آن مى انديشيد، آنچه على عليه السلام نمى خواست آسيب ببيند، آنچه على عليه السلام آن اندازه برايش اهميت قائل بود كه چنان رنج جانكاه را تحمل كرد چه بود؟ حدسا بايد گفت : آن چيز وحدتصفوف مسلمين و راه نيافتن تفرقه در آن است ، مسلمين قوت و قدرت خود را كه تازه داشتند به جهانيان نشان مى دادند مديون وحدت صفوف و اتفاق كلمه خود بودند، موفقيت هاى محيرالعقول خود را در سال هاى بعد نيز از بركت همين وحدت كلمه كسب كردند، على القاعده به خاطر همين مصلحت ، سكوت و مدارا كرد.