حد کردن

معنی کلمه حد کردن در لغت نامه دهخدا

حد کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) معین کردن. مرز گذاردن.

معنی کلمه حد کردن در فرهنگ فارسی

معین کردن مرز گذاردن

جملاتی از کاربرد کلمه حد کردن

در حق خود ازگناه بی حد کردن بد کردم و توبه کردم از بد کردن