حد ناقص

معنی کلمه حد ناقص در لغت نامه دهخدا

حد ناقص. [ ح َدْ دِ ق ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح منطق ) تعریفی که بفصل قریب تنها یا با جنس بعید باشد مانند تعریف انسان به ناطق یا جسم ناطق. ( تعریفات جرجانی ص 57 ). رجوع به قول شارح شود.

معنی کلمه حد ناقص در فرهنگ فارسی

در اصطلاح منطق تعریفی که بفصل قریب تنها یا با جنس بعید باشد مانند تعریف انسان به ناطق یا جسم ناطق

جملاتی از کاربرد کلمه حد ناقص

برآورد نظرسنجی او آر بی در مقاله ای با عنوان «مرگ‌های ناشی از درگیری در عراق: نقد روش شناختی برآورد نظرسنجی او آر بی» که در مجله روشهای تحقیق پیمایشی منتشر شده‌است، مورد انتقاد قرار گرفته‌است. این مقاله «به تفصیل توضیح می‌دهد که چگونه نظرسنجی او آر بی مملو از تناقضات اساسی و کاستی‌های روش شناختی است» و نتیجه می‌گیرد که نظرسنجی او آر بی «بیش از حد ناقص، اغراق آمیز و بی اساس است که به بحث در مورد هزینه‌های انسانی جنگ عراق کمک کند».
به حدی که مشتمل بر همه ذاتیات نباشد، حد ناقص می‌گویند.