حتى

معنی کلمه حتى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
معنی أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی أَثَرِی: در پی من
معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
معنی أَثْقَلَت: آن زن سنگین شد
معنی أَثْلٍ: نام گیاهی بی میوه(طرفاء)
معنی أَثُمَّ: آیا بعد از
معنی أَثْمَرَ: میوه داد
معنی أَثِیمٍ: گناه پیشه
معنی أَجِئْتَنَا: به سراغ ما آمده ای
تکرار در قرآن: ۱۴۲(بار)

جملاتی از کاربرد کلمه حتى

سهم و نصيب امام حسين عليه السلام از اين عبادت نيز بيش از ديگران است و آن حضرتمكلف به انجام اين فريضه شد با اينكه مى دانست انجام اين عبادت به ايشان ضرر مىرساند. حتى به قاتلش آنگاه كه سر مبارك او را از تن جدا كرد، لبخند زد و او را موعظهفرمود. و سر بريده آن حضرت راهب نصرانى را دعوت به اسلام كرد. آيا چنين امر بهمعروفى از غير حسين عليه السلام ديده يا شنيده ايد، هرگز!!
قال لقمان لابنه : للكسلان ثلاث علامات : يتوانى حتى يفراط. و يفرط حتى يضيع .و يضيع حتى ياثم (211)
دوم اينكه وجدان هر كسى گواهى مى دهد كه ميان دو طايفه كه يكى از ايشان نسبت بهرسول خدا (صلى الله عليه و آله ) وفادارى نموده و از جان گذشتگى بخرج داده و آنديگرى پيغمبر را در ميان دشمنان گذاشته و فرار كرده ، و حتى به پشت سر خود نگاهىهم نينداخته فرق بسيارى است ، و از روش قرآن بدور است كه ميان اين دو دسته فرقنگذارد، و محنتى را كه دسته اول در راه خدا كشيده و نفس خود را براى رضاى او در مهلكهها انداخته ناديده انگارد و سپاسگزارى ننمايد، وحال آنكه خود قرآن خدا را شاكر و عليم خوانده است .
از سوى هفتم اعضاى پيكر انسان و حتى زمينى كه روى آن اعمالى انجام داده به افشاگرىبرمى خيزند و حقايق را بازگو مى كنند: يومئذ تحدثاخبارها(زلزال - 4).
زنبورشناسان با مطالعاتى كه روى اين حشره انجام داده اند به اين نتيجه رسيده اند كهصبحگاهان گروهى از زنبوران كه ماموران شناسائى گلها هستند از كندو بيرون مى آيند ومناطق مختلف پر گل را كشف كرده و به كندو باز مى گردند و به اطلاع ديگران مىرسانند، حتى سمت و جهت آنرا مشخص كرده و فاصله آن را نيز از كندو به اطلاع هموطنانخود مى رسانند.

2 - صفتى كه در آيات فوق درباره منافقان عصر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم )خوانديم - مانند ساير صفات آنان - اختصاصى به آن گروه و آن زمان ندارد، بلكه ازصفات زشت همه منافقان در هر عصر و زمان است ، آنها با روح بدبينى خاصى كه دارندسعى مى كنند هر كار مثبتى را با وصله هاى ناجور از اثر بيندازند سعى مى كنند هرنيكوكارى را به نوعى دلسرد كنند، و حتى با سخريه و استهزاء و كم اهميت جلوه دادن خدمات بى آلايش افراد كم درآمد، شخصيت آنها را در هم بشكنند و تحقير كنند، تا همه فعاليتهاى مثبت در جامعه خاموش گردد و آنها به هدفهاى شومشان نائل گردند.

فراعنه مصر و قيصرهاى امپراطورى روم ، و كسراهاى امپراطورى فارس ، اگر ظلم مىكردند، اگر زور مى گفتند، اگر با سرنوشت مردم بازى نموده به دلخواه خود در آنعمل مى كردند تنها در رعيت خود مى كردند و احيانا اگر مورد سؤال قرار مى گرفتند - البته اگر _ در پاسخ عذر مى آوردند كه اين ظلم وزورها لازمه سلطنت كردن و تنظيم امور مملكت است اگر به يكى ظلم مى شود براى اين استكه مصلحت عموم تاءمين شود و اگر جز اين باشد سياست دولت در مملكت حاكم نمى گرددو شخص امپراطور معتقد بود كه نبوغ و سياست و سرورى كه او دارد اين حق را به او داده واحيانا هم بجاى اين عذرها با شمشير خود استدلال مى كرد (و حتى به فرزند خود مى گفتاگر بار ديگر اين اعتراض را از تو بشنوم شمشير را به عضو پرمؤ ثرت فرو مىآورم ).
آرى ، خاصيّت تكرار يك عمل زشت اين است كه به تدريج از قبح و زشتى آن در نظركاسته مى شود و حتى به جايى مى رسد كه به عنوان يك كار خوب در نظر انسان جلوهمى كند و همچون زنجيرى بر دست و پاى او مى افتد و اجازه خروج از اين دام را به او نمىدهد، يك مطالعه ساده در حال تبه كاران اين حقيقت را به خوبى روشن مى سازد.
ضـمـنـا ايـن تـعـبـيـر قـوم گـمـراه نـشـان مـى دهـد كـه آنـهـا مـى خـواسـتـنـد از عـدمنـزول عذاب نتيجه گيرى كنند كه او كاذب و دروغگو است ، در حالى كه اين رحمت خدا استكه حتى به آلوده ترين اقوام فرصت و مهلت براى مطالعه ، تجديد نظر و بازگشت مىدهد.