حتره

معنی کلمه حتره در لغت نامه دهخدا

( حترة ) حترة.[ ح َ رَ ] ( ع مص ) یکبار شیر مکیدن. ( منتهی الارب ).
حترة. [ ح ُ رَ ] ( ع اِ ) وکیره. حتیرة. مهمانی بنای نو. || بوریاکوبی.
حترة. [ ح ُ رَ ] ( ع اِ ) چیزی اندک. || پیوندی که به دامن خیمه و خرگاه درآورند هرگاه از زمین بلند باشد. ج ، احتار. || فراهم آمدنگاه هر دو کنج دهان. || مهمانی بنای نو. || جای سر بروت بریدن از لب. ( منتهی الارب ).

جملاتی از کاربرد کلمه حتره

هاترا یا حضر (به عربی: الحضر) یا حتره یا حترا شهری باستانی است که در استان نینوا، عراق قرار دارد. هترا در ۲۹۰ کیلومتری شمال شهر بغداد و ۱۱۰ کیلومتری جنوب غرب موصل قرار دارد. اما در دوران باستان این شهر در فاصله ۵۰ کیلومتری شمال غرب پایتخت باستانی آشوریان یعنی آشور واقع بود. شهر هترا دارای معماری خاصی است که می‌توان سه نوع تمدن ایرانی، یونانی و رومی را در آن دید.