جیرجیرو

معنی کلمه جیرجیرو در لغت نامه دهخدا

جیرجیرو. ( ص مرکب ) در تداول ، آنکه بسیار با آوازی نازک و زننده سخن گوید و فریاد کند و اعتراض نماید. آنکه چون گنجشک بسیار سر و صدا راه بیندازد. آنکه بسیار جیرجیر کند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه جیرجیرو در فرهنگ معین

(ص . ) آدم پر سر و صدا.

معنی کلمه جیرجیرو در ویکی واژه

آدم پر سر و صدا.

جملاتی از کاربرد کلمه جیرجیرو

جانورانی چون خرگوش، بز کوهی، آهو، خرس، گراز، ببر، تیهو، کبگ، شغال، کفتار، جوجه تیغی، کبوتر وحشی، هدهد، باز، عقاب، قوش، بلبل، قمری، پلنگ، سوسمار (گرگراک)، موش صحرائی، موش کور، گنجشک، مار، عقرب، رتیل، زنبور زرد، زنبور عسل، زنبور گاوی، گنجشگ کوچک جیرجیرو، آفتاب‌پرست، * بک مار، بلدرچین، مرغ کوهی، کلاغ، تیترمون، سمور، لیلیکو نیز در کفشکنان حضور دارند یا دیده شده‌اند.