جوش خوردگی

معنی کلمه جوش خوردگی در فرهنگستان زبان و ادب

{union} [ارتاپزشکی] ترمیم شکستگی یا برش استخوان

جملاتی از کاربرد کلمه جوش خوردگی

تجمع ذرات به تشکیل مجموعه در یک سوسپانسیون اشاره دارد و نشان دهنده مکانیسمی است که سبب بی‌ثباتی سیستم‌های کلوئیدی می شود. در طی این فرایند، ذرات در فاز مایع به یکدیگر می‌چسبند و به صورت خود به خودی خوشه‌های ذره ای نامنظم تشکیل می‌دهند. این پدیده همچنین به عنوان انعقاد یا انقباض شناخته می‌شود و چنین سوسپانسیونی نیز بی‌ثبات است. تجمع ذرات می‌تواند با اضافه کردن نمک‌ها یا یک ماده شیمیایی دیگر به نام کلاژن یا فلوکولانت ایجاد شود. بعضی از افراد به‌طور خاص به جوش خوردگی اشاره می‌کنند هنگامی که تجمع توسط پلیمرها یا پلی الکترولیت‌ها به‌وجود می‌آید، در حالی که انعقاد در معنای وسیع تر استفاده می‌شود.
به جهت استفاده از تکنولوژی‌های بالاتر از ظرفیت موجود جهت کاهش وزن، دی‌بی-۳ هواپیمایی نبود که بتوان به راحتی ساخت. به عنوان مثال طراحی ظریف بال‌ها که لازم بود در نقاط مختلف به یکدیگر جوش بخورند و ابن جوش خوردگی‌ها با دستگاه امواج ایکس بررسی شود و همچنین استفاده کارگران بی تجربه در کارخانه‌ها فرایند تولید را دشوار و وقت گیر کرده بود.