جنبیدنی

معنی کلمه جنبیدنی در لغت نامه دهخدا

جنبیدنی. [ جُم ْ دَ ] ( ص لیاقت ) قابل حرکت.

جملاتی از کاربرد کلمه جنبیدنی

بجنبید، جنبیدنی چون پلنگ پی صید آهو بیازید چنگ
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ (۶) آن روز که بجنبد زمین جنبیدنی.
بجنبید جنبیدنی با‌شکوه چو از زلزله کالبد‌های کوه