جعفر برمکی

معنی کلمه جعفر برمکی در لغت نامه دهخدا

جعفر برمکی. [ ج َ ف َ رِ ب َ م َ ] ( اِخ )رجوع به جعفربن یحیی... و آل برمک و برامکه شود.

معنی کلمه جعفر برمکی در دانشنامه آزاد فارسی

جعفر برمکی (۱۵۱ـ۱۸۷ق)
ابوالفضل جعفر بن یحیی برمکی، وزیر و ندیم مشهور هارون الرشید، خلیفۀ عباسی . فرزند یحیی و از بانفوذترین اعضای خاندان برمکی در دستگاه هارون الرشید. در ۱۸۰ق از جانب هارون والی خراسان شد. قدرت و نفوذ او در دربار خلافت ، برای او دشمنی هایی در پی داشت که مهم ترین آنها فضل بن ربیع بود. علاوه بر این، ثروت او در بغداد که با دارایی خلیفه برابری می کرد و به قولی ازدواج پنهانی اش با عباسه ، خواهر هارون الرشید، در بدگمانی خلیفه به برمکیان تأثیر داشت . هارون، که از قدرت و شوکت آنان در دستگاه خلافت بیمناک شده بود، فرمان دستگیری خاندان برامکه و قتل جعفر را صادر کرد. جسد او را دو نیم کرده، یک سال بر روی پل های بغداد آویختند و بعد آن را سوزاندند. جعفر برمکی در بزرگواری و سخندانی مشهور بود.

جملاتی از کاربرد کلمه جعفر برمکی

خلیفه هارون الرشید و جعفر برمکی به عنوان بازرگان به خانه جوانی پارسی به نام رفیع، که سرور گدایان است می‌روند و متوجه می‌شوند که رفیع و یارانش درصدد برانداختن خلیفه از تخت حکومت هستند...