جعجع

معنی کلمه جعجع در لغت نامه دهخدا

جعجع. [ ج َ ج َ ] ( ع ص ) زمین هموار. || جای تنگ و درشت. ( منتهی الارب ).

جملاتی از کاربرد کلمه جعجع

سمیر جعجع یکی از رهبران فالانژها پس از آزادی از زندان اعتراف کرد که گروگان‌های ایرانی به نیروهای وی تحویل داده شده و سپس توسط آنان کشته شده‌اند ولیکن مقامات ایرانی این ادعا را مشکوک دانسته‌اند.
مسیحیان: جنبش میهنی آزاد به رهبری جبران باسیل (هواداران وی بیشتر از مسیحیان شمال و منطقه متن قرار دارند). حزب نیروهای لبنانی، یکی دیگر از حزب‌های مسیحی در لبنان به رهبری سمیر جعجع است.
حزب‌الله و متحدانش اکثریت پارلمانی خود را از دست دادند اما همچنان در انتخابات رئیس مجلس پیروز شدند. حزب نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع به موفقیت‌هایی دست یافتند و نامزدهای مستقلی که وعده اصلاحات را می‌دادند ۱۳ کرسی به دست آوردند.
هدف اصلی این تظاهرات، پایان دادن به حضور نظامی ۳۰ ساله سوریه از سال ۱۹۷۶ در قلمرو لبنان بود و همچنین خواستار بازگشت نخست‌وزیر سابق میشل عون و آزادی فرمانده نیروهای لبنانی سمیر جعجع به عنوان یکی از اهداف انقلاب بود.
ستریدا طوق جعجع (زادهٔ ۱۵ مهٔ ۱۹۶۷) سیاست‌مدار اهل لبنان و همسر سمیر جعجع است. او در انتخابات ژوئن ۲۰۰۵ وارد مجلس نمایندگان لبنان شد.