جذب غذا

معنی کلمه جذب غذا در لغت نامه دهخدا

جذب غذا. [ ج َ ب ِ غ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تحلیل رفتن غذا در بدن. جذب. رجوع به جذب شود.

معنی کلمه جذب غذا در فرهنگ فارسی

تحلیل رفتن غذا در بدن جذب

جملاتی از کاربرد کلمه جذب غذا

روده نقش بسیار مهمی در هضم و جذب غذا دارد. همچنین روده جزو سیستم ایمنی به حساب می‌آید زیرا به دلیل وجود باکتری‌های مفید آن هم به هضم غذا کمک کرده و هم هر گونه پاتوژن که از اسید معده رد شود را تجزیه می‌کند
چنان كه بشر بودن واسطه و رسول و فرشته نبودن او نيز از همين بابت است و اگربنا بود فرشته اى پيامبر شود باز هم در صورت انسان ظاهر مى گشت : ولو جعلناهمكلا رجلا (264) اين وساطت عقلى ، نظير وساطت حسى غضروف بين گوشت واستخوان است ؛ زيرا استخوان به طور مستقيم توان جذب غذا ندارد.
O كلمه ((هَضم )) به معناى كم شدن است و شايد از آن روى به جذب غذا در بدن ((هضم )) مى گويند كه ظاهرا غذا كم مى شود و تفاله هاى آن باقى مى ماند.(626)