جباوی

معنی کلمه جباوی در لغت نامه دهخدا

جباوی. [ ج َ ] ( اِخ ) سعدالدین بن مزید شیبانی. صوفی مشهور از مردم جبا ( دهی نزدیک بدمشق ) است. وی در آغاز راه زن بود سپس توبه کرد و زاهد شد و در گوشه ای از دمشق با پدر خود بعبادت پرداخت و شهرت یافت. او در سال 621 هَ.ق. / 1224 م. درگذشت و در قریه جبا مدفون شد. ( الاعلام زرکلی ج 1 ص 176، 363 ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جباوی

طریقت سعدیه را شیخ سعدالدین جباوی پایه‌ریزی کرد که در سده‌های پنجم و ششم هجری در سرزمین شام و در نزدیکی دمشق می‌زیست.
از دیدگاه سعدالدین جباوی پایگاه‌های بازگشت از گناه (توبه)، پرهیزگاری (ورع)، پارسایی (زهد) و درویشی (فقر) از پایگاه‌های والا در روند رسیدن به جایگاه‌های بالای عرفانی هستند. از دید پیروان سعدیه شکیبایی (صبر) و واگذاشتن (توکل) از پایگاه‌های نزدیکان (مقربان) هستند و خرسندی (رضا) بالاترین پایه در این طریقت است.