جای پا

معنی کلمه جای پا در لغت نامه دهخدا

جای پا. [ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رد پا. اثر پی.

معنی کلمه جای پا در فرهنگ فارسی

رد پا

جملاتی از کاربرد کلمه جای پا

به نیم جرعه قلم سر به جای پای گذاشت ز می زیاده بود مستی شراب سخن
خرسهای تنبل نر میان ۸۰ تا ۱۴۰ کیلوگرم وزن دارند و کمی بزرگتر از مادگان هستند. وزن مادگان کم و بیش ۵۵ تا ۹۵ کیلوگرم است. جای پنجه پاهایش با جای پای آدمیزاد همسانی نزدیکی دارد.
بعد از کسب نفوذ و تجربه در زمینه ساخت سریال و پیام بازرگانی، خود را برای پرده نقره‌ای آماده کرد. تا اینکه در سال ۱۹۷۷ فیلم دوئلیست‌ها را ساخت. این فیلم در جشنواره کن با استقبال خوبی مواجه شد و توانست جایزه هیئت داوران جشنواره کن را کسب کند. سپس سراغ فیلم بیگانه رفت. این فیلمی بود که جای پای بیشتری برای او در هالیوود باز کرد.
پرتو رویش چنین گر مجلس افروزی کند زود باشد شمعها سر را به جای پا نهند
در افسانه‌های یونان گلائوکوس دریامرد مشهور است که به شکل انسان به دنیا آمد و دوران آغازین زندگی خود را به شکل یک ماهیگیر زندگی کرد. او زمانی به دریامرد تبدیل شد که یک ماهی که شکار کرده بود از چمن به داخل دریا پرید او کمی از آن چمن خورد و احساس کرد تمایل زیادی به پریدن داخل دریا دارد، او داخل اقیانوس پرید و هرگز نخواست که به خشکی بازگردد. خدایان دریا که در اطراف بودند صدای مناجات او را شنیدند و او را به یک خدای دریا تبدیل کردند. در افسانه‌ها او به شکل یک مرد آبی-سبز رنگ با اندام ماهی به جای پا توصیف شده‌است.
این تخته‌سنگ حدود ۱۹۰ میلیون سال قدمت دارد و جای پای ۱۴ تا ۱۵ دایناسور بر روی آن دیده می‌شود. ابعاد آن معادل ۵۰ سانتی‌متر در ۸۰ سانتی‌متر بوده و عرض آن نیز پنج سانتی‌متر است.
سر به جای پای در میخانه می‌باید نهاد جای مردان را قدم مردانه می‌باید نهاد
داریوش فرهود معتقد است: «آنها که همیشه پا روی جای پای دیگران می‌گذارند، هرگز جای پایی از خود نخواهند گذاشت.»
بوری شاد احتمالاً فرمانده نیروهای خزر در جنگ سوم پارس-ترک در قفقاز در سالها ۶۲۷ تا ۶۲۹ میلادی بوده‌است. تحت فرماندهی او خزرها شهرهای بسیاری را در آلبانیای قفقاز اشغال کردند و جای پای محکمی در قفقاز جنوبی برای خود فراهم ساختند.
اما بدین قدر که نهم سر به جای پا از گل برون نیاوردم روزگار پای
در شهرستان تفت در استان یزد یکی از زیارتگاه‌های زرتشتیان جای پای ورجاوند نام دارد که به معنی قدمگاه مقدس است. یکی از تالارهای مذهبی زرتشتیان تهران نیز کوشک ورجاوند نام دارد که معنی آن کاخ مقدس است.
۳. ماه نورد دارای وزن ۱۷ تن است و هیچ اثری روی خاک نگذاشته‌است، ولی در کنارش جای پا دیده می‌شود.
الهه سکایی که امروزه به عنوان «الهه پاهای مارمانند» شناخته می‌شود، در برخی تصاویر به جای پا، مار یا شاخک دارد. این الهه با اصل حیات پیوند داشته و دختر آپی است. او از پیوند آپی با یکی از خدایان رودخانه به وجود آمده و به نسل جوان‌تری از خدایان تعلق دارد که به‌طور فعال‌تری در زندگی انسان‌ها دخالت می‌کنند.
در وادیی که سیل برد کوه را ز جای پای به خواب رفته من لنگر من است
در راه عشق اگر سر بر جای پا نهادیم بر ما مگیر نکته ما را ز دست مگذار
هست در دنبال هم پست و بلند روزگار سر به جای پا گذاری گرچه شمع محفلی
حریفان را ز بس ساغر که دادند همه سرها به جای پا نهادند
خانه ی جان از وجود خویش بپرداز ور نه تو خود جای پای عشق نداری
گر بداند قیمت آن جوی خر او به جای پا نهد در جوی سر
اولین قدم‌های انریکه برای پا جای پای پدر گذاشتن در زمان نوجوانی شروع شد، نوشتن ترانه و بعد هم قرار گرفتن پشت میکروفون، البته بدون اینکه والدینش بویی از. یان ببرند.