جای نشین

معنی کلمه جای نشین در لغت نامه دهخدا

جای نشین. [ ن ِ] ( نف مرکب ) جانشین. ( آنندراج ). قایم مقام. خلیفه.

معنی کلمه جای نشین در فرهنگ فارسی

جانشین

جملاتی از کاربرد کلمه جای نشین

دل چون مطیع گشت چراغ نظر شود فرزند نیک جای نشین پدر شود
زاجماع چه گویی به علی بازگرای مه جای نشین مهر باشد نه نجوم
گنبد دخمه بر سرش، جای نشین تاج زر خاک سیه بفرق وی، نایب سایه هما