جانور گویا. [ ن َ / ن ِ / ن ْ وَ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حیوان ناطق. ( دانشنامه علائی ص 5 س 5 ). انسان. آدم : خرد را اولین موجود دان پس نفس و جسم آنگه نبات و گونه گون حیوان و آنگه جانور گویا.ناصرخسرو.
معنی کلمه جانور گویا در فرهنگ فارسی
حیوان ناطق
جملاتی از کاربرد کلمه جانور گویا
خرد دان اولین موجود، زان پس نفس و جسم آنگه نبات و گونهٔ حیوان و آنگه جانور گویا