جانان دوست

معنی کلمه جانان دوست در لغت نامه دهخدا

جانان دوست. ( ص مرکب ، اِ مرکب ) معشوقه دوست. دوست دار محبوب :
من که جان دوستم نه جانان دوست
با تو از عیبه برگشادم پوست.نظامی.

معنی کلمه جانان دوست در فرهنگ فارسی

معشوقه دوست

جملاتی از کاربرد کلمه جانان دوست

گرچه جانان دوست دارد دشمنی با دوستان دشمن جان خودست آنکس که برگردد ز دوست
گر جهان دشمن جانند مرا جانان دوست همه مغز است نصیب من و از آنان پوست
خدا شو گر تو جانان دوست داری تو مغزی چون نظر با پوست داری