جام هلالی

معنی کلمه جام هلالی در لغت نامه دهخدا

جام هلالی. [ م ِ هَِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیاله ای که شکل هلال داشته باشد. ( آنندراج ) :
ز دل بجام هلالی هزار ریشه غم
که صیقل آینه را میکند ز جوهر صاف.صائب ( از آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه جام هلالی

محو ستادند عابد و زاهد مست فتادند راکع و ساجد دوش که افکند در صف رندان جام هلالی شور علالا
ز دل به جام هلالی برآر ریشه غم که صیقل آینه را می کند ز جوهر صاف
مه نو می نماید گوشه ابرو، تو هم ساقی چو گردون بر سر چنگ آر، آن جام هلالی را
بنوش جام هلالی به یاد ابروی یار که همچو ابروی یار از افق هلال دمید
به طاق ابروی ماهی بنوش جام هلالی چه مانده چشم به راه هلال عید صیامی
کاروان بیخودی را نعل در آتش نهد جلوه جام هلالی در فروغ ماهتاب
روزی که ز خم جام هلالی به در آید طالع شود از برج شرف اختر مستان