ثرات

معنی کلمه ثرات در لغت نامه دهخدا

ثرات. [ ث َرْ را ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ثرّة. زنان پرگوی.

جملاتی از کاربرد کلمه ثرات

مؤ ثرات كلى قوى ، اگر با مانعى همراه گردد، ممكن است تاءثير كلى را از دست بدهد،اما اثربخشى جزئى آن باقى خواهد بود. درتوسل به امام حسين عليه السلام تاءثيرات عظيمى است كه هر گاه صفات واعمال شخصى مانع از تاءثير تام آنها بشود، تاءثير جزئى آن باقى است .
مـؤ لف : ايـن قـصـه از طـرق اهـل سنت نيز نقل شده ، و در بعضى از روايات ايشان آمده كهوقـتـى رسـول خـدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) كلمه توحيد را بر آنان عرضه كرد وگفتند چيز ديگرى از ما بخواه ، فرمود: اگر خورشيد را براى من فراهم كنيد و بياوريد ودر دسـت مـن قرار دهيد، غير از اين از شما چيزى نمى خواهم . مشركين از اين سخن وى در خشمشده ، برخاستند و رفتند و پاسخ پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به آنان كنايهاز ايـن بوده كه حتى اگر مشركين زمام نظام عالم ارضى را به آن جناب واگذارند دست ازدعـوتـش ‍ برنخواهد داشت چون خورشيد و ماه از بزرگترين مؤ ثرات در زمينند، و آن دو رادو جـرم كـوچك و به همان اندازه كه به چشم مى خورند تصور كرد، تا بتواند مطلب خودرا بيان نمايد.