تپیده
معنی کلمه تپیده در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تپیده
پس از جنگ جهانی دوم و تقسیم آلمان بین نیروهای متفقین، نام پروس از جغرافیای آلمان و جهان حذف میشود. شورای کنترل متفقین بهاین ترتیب بر طبق قانون ۴۶، ۲۵ فوریه ۱۹۴۵، خواهان پایان موجودیت ایالت پروس شد، چراکه پروس در این دیدگاه، به عنوان مسئول اصلی جنگهای جهانی (هم اول و هم دوم) شناخته شد، بدون اینکه در نظر گرفته شود که دستکم، ریشههای نازیسم در خارجِ پروس شکل گرفتهاند، و قلب دموکراسیخواهیِ تمام آلمان، بارها در این منطقه تپیدهاست.
آنان که عاقلان جهانند بیریا بر خاک آستانت چو ماهی تپیدهاند
چون شفق در خون تپیده چون گلم خونین جگر چون هلالم قد خمیده چون سحابم اشگبار
غم هیچکس ندارد فلک غروپیما به زبان مدبری چند گله می تپیده باشد
این صیدگاهکیستکه از جوشکشتگان بسمل چو رنگ در جگر خون تپیده است
مانا که ترا دلی پریشان در سینه تپیده روزگاری
دارد محبت از دل بی مدعای من نومیدیی به خون دو عالم تپیدهای
در خاک و خون تپیده تیغ ترا بود هر رخنه ای ز دل در میخانه دگر
به خون تپیده ذوق نگاه نتوان زیست شهید آن مژه های دراز باید بود
دل به نگاه اولین گشت شکار چشم تو زخم دگر چه میزنی صید به خون تپیده را
به تیر غمزه و نازت ز هر کنار بسی به خون تپیده چو من سینه چاک و دلریش است