تنیان. [ ت َ ] ( اِ مرکب ) جسمانیات. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). مادی و مادیات. ( ناظم الاطباء ). || اولادی که از یک پدر و یک مادر باشند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به ماده قبل و تن شود. تنیان. [ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرای شهرستان فومن است که 988 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
معنی کلمه تنیان در فرهنگ فارسی
دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرای شهرستان فومن .
جملاتی از کاربرد کلمه تنیان
رفتگی تنیان، روستایی از توابع بخش میرزا کوچک جنگلی درهمسایگی دهستان تنیان دوال کوه سیاکوه میانبراست زبان تالشی دارندرفتیگی در۹کیلومتری ماسال۷گوراب زرمیخشهرستان صومعهسرا در استان گیلان ایران است.
تنیان دهستانی بزرگ متشکل از چندیدن روستای هم جوار با موقعیت مکانی کوهستانی و جلگه ای در غرب استان گیلان شهرستان صومعهسرا واقع شده است
این روستا در دهستان گوراب زرمیخ قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال۱۴۰۲، جمعیت آن ۶۳۲۵ نفر (۱۰۲۰خانوار) بودهاست. مردم تنیان به زبان تالشی صحبت میکنند.