تنگار. [ ت َ ] ( اِ ) بوره. ( ناظم الاطباء ). || دوایی است که به هندی سهاکه گویند و به کاف عربی دیده نشده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به تحفه حکیم مؤمن و تنکار در همین لغت نامه شود.
معنی کلمه تنگار در فرهنگ عمید
= بوراکس
معنی کلمه تنگار در فرهنگ فارسی
بوره . یا دوایی است که به هندی سهاکه گویند او به کاف عربی دیده نشده .
جملاتی از کاربرد کلمه تنگار
دره تنگار، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان باغملک در استان خوزستان ایران است.