تنگ شق

معنی کلمه تنگ شق در لغت نامه دهخدا

تنگ شق. [ ت َ ش َ ] ( ص مرکب ) قلمی که چاک آن تنگ باشد. ( ناظم الاطباء ) :
حرف مقصود نمی ریزد زود
خامه طالع ما تنگ شق است.عرفی ( از آنندراج ).

معنی کلمه تنگ شق در فرهنگ فارسی

قلمی که چاک آن تنگ باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه تنگ شق

حرف مقصود نمی‌ریزد از او خامهٔ طالع من تنگ شق است
دو نیم است و تنگ است دل چون قلم به این خامهٔ تنگ شق، چون کنم؟