تنگ دهانی. [ ت َ دَ ] ( حامص مرکب ) حالت تنگ دهان : تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی.حافظ.رجوع به تنگ دهان و تنگ دهن و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
معنی کلمه تنگ دهانی در فرهنگ فارسی
خالت تنگ دهان .
جملاتی از کاربرد کلمه تنگ دهانی
نه دایره امروز همی گوید یارب چندین گذر علم ز یک تنگ دهانی
از پس تنگی بود فراخی و از تو تنگ جهان گشته ام به تنگ دهانی
از من ای باد سلامی به فلانی برسان بوسه ای بر لبِ تنگ دهانی برسان
هر غنچهای ز تنگ دهانی نشان دهد رخسار نو خطیست، ز هرجا دمدگیا
تنگ است مرا دل ز غم تنگ دهانی چون موی شدم در هوس موی میانی
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی