تنزلات

معنی کلمه تنزلات در لغت نامه دهخدا

تنزلات. [ ت َ ن َزْ زُ ] ( ع اِ ) ج ِ تنزل. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه تنزلات در فرهنگ فارسی

( مصدر اسم ) جمع تنزل

جملاتی از کاربرد کلمه تنزلات

یافت اول، تنزلات حصول حرکات صعود عکس نزول
چهارم اينكه حب از آنجا كه گفتيم رابطه اى است وجودى - و هستى روابط وجودى ، خارج ازوجود موضوعات خود و تنزلات آن نيست - لذا نتيجه مى گيريم كه هر چيزى ذات خود رادوست ميدارد، و چون در سابق گفتيم : هر محبى همه متعلقات محبوب خود را نيز دوست ميدارد،در نتيجه هر چيزى آثار وجوديش را هم دوست ميدارد، از اينجا معلوم ميشود كه خداى سب حانبدين جهت كه خود را دوست ميدارد، خلق خود را دوست ميدارد و اگر خلق خود را دوست ميدارد،بدين جهت است كه انعام او را مى پذيرند و باز اگر خلق خود را دوست ميدارد، بدان جهتاست كه هدايت او را مى پذيرند.
نفس تنزل ببین،که عین ترقیست ماه یقین از تنزلات برآمد