تموچین
معنی کلمه تموچین در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تموچین در دانشنامه عمومی
وی همچنین عضو گروه های خلافکارانه ای چون مأموران اطلس است.
جدا از کتاب های کامیک، شرکت مارول از تموچین در دیگر کالاهای خود از جمله پوشاک، اسباب بازی، ورق بازی، انیمیشن های تلویزیونی و بازی های رایانه ای استفاده کرده است.
تموچین، که پسر ماندرین، دشمن خونی مرد آهنی است، نام خود را از جد بزرگش، چنگیزخان مغول گرفته است.
معنی کلمه تموچین در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تموچین
بعد از این جنگ، طغرل و تموچین شورایی تشکیل دادند تا برای قدم بعدی مشورت کنند. آنها بدین نتیجه رسیدند که نابود کردن باقیمانده مرکیتها و شکستدادن قبیله تایچویید — که در این زمان با جاموقا خان متحد شده بودند — بیشترین اولویت را دارد. تردیدهای آنان زمانیکه جاسوسان خبر از اتحاد تایچویید–مرکیت آوردند از بین رفت. در سال ۱۲۰۰ م جنگی درگرفت و تموچین نیروهای متحد را در کرانه رود انون شکست داد. او هزاران زن و کودک را به اسیری گرفت اما از پیروزی خود رضایت کافی نداشت. همچنین دشمنی قدیمیاش، تارگوتای، نیز در میان اسرای جنگ بود که تموچین دستور داد او را از وسط نصف کنند. در همین خلال بود که اخبار کودتا علیه طغرل توسط برادرش که توسط نایمانها پشتیبانی میشد، به تموچین رسید.
در همان سال ۱۱۸۶ م بود که دومین پسر تموچین، اوگتای، متولد شد اما صلح را دوامی نبود. تایچار، برادر جاموقا، اسبهای یکی از دوستان تموچین به نام جوچی دارمالا را دزدید و جوچی نیز به تلافی تایچار را کشت. جاموقا که احتمالاً منتظر فرصتی برای آغاز جنگ با تموچین بود، در اثر مرگ برادر خود به قبیله بورجیگین تاخت. شمار سپاهیان او که در منابع مغولی نوشته شده بیشک اغراقآمیز است اما میتوان پذیرفت که قشون او ۳ به ۱ به لشکریان تموچین برتری عددی داشت. در سال ۱۱۸۷ جنگی در منطقهای به نام دالان بالجوت درگرفت. جاموقا، با وجود تلفات زیاد، پیروز شد اما دشمن را تعقیب نکرد تا نابودش کند، در نتیجه تموچین گریخت.
تموچین به شیوه سنتی مغولها تربیت شد و در نزدیکی ساحل رود اونون رشد کرد و در سن کم به همراه برادرانش سوارکاری را آموخت و با شکار پرندگان در تیراندازی مهارت پیدا کرد. به زودی شکار با شاهین را فرا گرفت زیرا این مهارت برای رهبران قبیله ضروری بود. تموچین هرگز خواندن و نوشتن نیاموخت. از نظر بدنی قدرتمند بود اما برادرش قصار که ۲ سال از او کوچکتر بود جثه نیرومندتری داشت و معروفترین تیرانداز در قبیله بورجیگین بود. این میتواند مسبب حسادت همیشگی میان دو برادر در طول زندگی بوده باشد. تموچین علاقه زیادی به دو برادر دیگر، خاجیون و تموگه، داشت. جاموقا، پسری از قبیله جاداراد، صمیمیترین دوست تموچین بود.
جاموقا خان که متحدانش در سراسر مغولستان پراکنده شده بودند سال ۱۲۰۲ م را صرف بازسازی قدرت خود کرد. طغرل نیز مشغول سرکوب بازماندههای قبایل مرکیت بود.همزمان با اینان، تموچین قصد داشت به تاتارها بتازد و همه مردان بزرگسال آن قبایل را نابود کند. او شورایی سری تشکیل داد و موضوع را با آنها در میان گذاشت،
نام یا عنوان دالایی لاما در مغولی نیز ممکن است در اصل مشتق شده باشد از عنوانی که توسط تموچین یا چنگیز خان - زمانی که او امپراتور مغولستان متحده در طول ۱۲۰۶ اعلام شد- گرفته شده باشد. تموچین نام سینگیس کواقان یا «بالاترین اقیانوس» را گرفت که نسخه انگلیسی شده چنگیز خان است.
دیگر دشمنان نیز فرصت را از دست ندادند. آنان که فتوحات تموچین را تهدیدی برای نظم سنتی قدرت در مغولستان میدیدند، در نزدیکی رود آرگون جمع شده و جاموقا را «گور خان» (به معنای حاکم جهان) اعلام کردند. ۱۶ قبیله که تا این زمان همیشه دشمن یکدیگر بودند — از جمله ۳ قبیله تایچویید، ۳ قبیله تاتار، ۲ قبیله نایمان، مرکیت و قنقرات — به او سوگند وفاداری خوردند. در این زمان ابعاد درگیریها نه به اختلافات قبیلهای، که به یک جنگ داخلی در مغولستان میمانست. اما در بین متحدان هم کسانی متمایل به تموچین بودند، از جمله دای سچن پدرزن او. دای سچن که مجبور بود بین خانواده و وفاداری به قبیله یکی را انتخاب کند، در نهایت تصمیم گرفت به تموچین بپیوندد.
در زمستان ۱۲۰۲ و ۱۲۰۳ م تموچین و طغرل دوباره با ائتلافی به رهبری نایمانها درگیر شدند. بویروق خان عناصر مخالف تموچین در مغولستان را گرد خود جمع کرده بود. اینان شامل تاتارها و مرکیتهای باقی مانده و نیز جاموقا خان، التان، قوچار و حتی قصار برادر تموچین. قصار که هیچگاه وفاداری کاملی نسبت به برادر بزرگ خود نشان نداده بود، در جریان کشتار تاتار از دستور تموچین مبنی بر قتلعام ۱٬۰۰۰ سرپیچی کرده بود زیرا همسرش یک تاتار بود و حالا خود را در اردوی دشمنان تموچین مییافت.
شورایی در حدود سال ۱۲۰۶ میلادی تشکیل شد در این شورا تموچین لقب چنگیز خان را دریافت کرد و به عنوان فرمانروای امپراتوری کل آسیا انتخاب شد. بر طبق اعتقادات مذهبی چادرنشینان این اقدامات چنگیز و کسب قدرت وسیع وی از طرف قدرتی آسمانی میباشد. با این وجود در این دوران هیچکس به جز چنگیز توانایی یکپارچه ساختن و کنترل این قبایل سرکش را که تاکنون به هیچ فرمانی اهمیت نداده بودند را نداشت. به این منظور چنگیز برای ایجاد نظم و تحمیل قانون در میان آنها ارتشی منظم تشکیل داد متشکل از مغولان مورد اطمینان خود، تا بتواند به صورت موقت نظم را ایجاد کند زیرا وی درگیر تدوین قانونی همگانی بر پایهٔ عدل و برابری به نام «یاسا» بود.