تمون

معنی کلمه تمون در لغت نامه دهخدا

تمون. [ ت َ م َوْوُ ] ( ع مص ) بسیار نفقه دادن عیال را. ( منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ذخیره کردن آنچه لازم باشد. از مؤنت. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه تمون در فرهنگ فارسی

بسیار نفقه دادن عیال را ذخیره کردن آنچه لازم باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه تمون

یعنی بمن تمون، و نام عیال ازین است از بهر آنکه عیال مؤنت مردانند، یقال عال الرّجل و اعال، و فلان معیل یعنی ذو عیال و در اصل «عیال» نام است آن کسی را که داشت وی را کس نبود بپای.
این جزیره برای داشتن ویرانه‌های شهر باستانی نان مدال شناخته می‌شود که تا سال ۱۶۲۸ میلادی، پایتخت دودمان سادولور بود. این خرابه‌ها شامل جزیره‌های ساخت انسان در کرانه جنوبی تمون می‌شوند.
تمدن نان مدال در جزیره تمون در کناره خاوری آبخوست پُناپی شامل گروهی از آبخوست‌های انسان‌ساخته کوچک می‌شد که با شبکه‌ای از کانال‌ها به یکدیگر وصل می‌شدند. این تمدن «ونیز اقیانوس آرام» نامیده می‌شد. این تمدن مرکز سلطنت دودمان سادولور بود. این سلسله بین سال‌های ۵۰۰ (میلادی) تا ۱۵۰۰ (میلادی) پس از میلاد جمعیت نزدیک به ۲۵٬۰۰۰ نفری پوناپه را متحد کرد تا این در سال ۱۵۰۰ (میلادی) سامانه متمرکز آن فرو پاشید.