معنی کلمه تمطی در لغت نامه دهخدا
تمطی. [ ت َ م َطْ طی ]( ع اِ ) خمیازه. کنهزه. کشواکش. ( ناظم الاطباء ). خمیازه که به هندی انگرائی گویند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). یازش. یازیدن. ( ذخیره خوارزمشاهی ) :
حلق خصمش در تثاوب جان دهد
کو تمطی بر کمان خواهد نمود.خاقانی ( دیوان چ دکترسجادی ص 479 ).