تمسسه

معنی کلمه تمسسه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَمْسَسْهُ: به آن برسد(کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
معنی لَمْ تَمْسَسْهُ: به آن نرسیده باشد
ریشه کلمه:
مسس (۶۱ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه تمسسه

دليل بر اين معنا، جمله (يكاد زيتها يضى ء، و لو لم تمسسه نار) است ، چون ظاهرسياق اين است كه مراد از آن ، صفا و زلالى روغن وكمال استعداد آن براى اشتعال است و اين صفاى روغن از درختى حاصل مى شود كه داراى آن دو صفت نه شرقى و نه غربى باشد. و اما گفتار بعضى ازمفسرين كه گفته اند: مراد از جمله (لا شرقيه و لا غربية ) اين است كه درخت مذكور درخت دنيايى نيست تا در مشرق و يا در مغرب برويد بلكه درخت بهشتى است و همچنين گفتاربعضى ديگر كه گفته اند: مراد اين است كه اين درخت از درختان مشرق معمور و مغرب معموردنيا نيست ، بلكه از درختان شام است در ميان مشرق و مغرب قرار دارد كه زيت آن بهترين زيت است ، قابل قبول نيست ، چون از سياق فهميده نمى شود.

(آنـچنان روغنش صاف و خالص است كه گوئى بدون تماس با آتش مى خواهد شعله ورشود)! (يكاد زيتها يضى ء و لو لم تمسسه نار).