تلافی کردن

معنی کلمه تلافی کردن در لغت نامه دهخدا

تلافی کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جبران کردن. پاداش دادن. جزا و عوض دادن. برطرف کردن : و تلافی کند آنچه بهم رسیده است از گمراهی و اداء حق الهی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 311 ).
عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند.حافظ.چشم و دهان یار تلافی کند اگر
عمر عزیز را که بخواب و خیال رفت.صائب ( از آنندراج ).رجوع به تلافی شود.

معنی کلمه تلافی کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - جبران کردن تدارک کردن . ۲ - عوض دادن .

جملاتی از کاربرد کلمه تلافی کردن

این اصطلاح مندرج در قانون برخوردهای مسلحانه است و از اعمال غیرقانونی و مضر یک کشور علیه کشور دیگر به منظور تلافی کردن اعمال غیرقانونی کشور دوم در حق کشور اول حمایت می‌کند. معمولاً کشورها با گرفتن انتقام و اعمال تلافی جویانه‌شان می‌خواهند از تعدی‌های بیشتر کشور دیگر جلوگیری به عمل آورند.
نقش این شخصیت را دیوید وایت در سریال مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز، مرد عنکبوتی و رابرت اف سیمون در تلافی کردن مرد عنکبوتی، مرد عنکبوتی: چالش اژدها و جی. کی. سیمونز در سه‌گانه مرد عنکبوتی سم ریمی، مرد عنکبوتی: دور از خانه ، مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست و در انیمیشن مرد عنکبوتی:در میان دنیای عنکبوتی صداپیشگی این شخصیت را انجام داده است.