معنی کلمه تغلبی در لغت نامه دهخدا
تغلبی. [ ت َ ل َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن حمدان. یکی از امرای دوران المقتدر عباسی در دیار ربیعه ولایت یافت ولی این امر چندان دوام نداشت چه بزودی درگذشت. ( 308 هَ. ق. / 920 م. ) وی مردی شجاع و نیکوسیرت بود. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 12 ).
تغلبی. [ ت َ ل َ ] ( اِخ )حافظ ابویاسر عماربن رجاء التغلبی استرابادی که در سال 267 هَ.ق. در گرگان درگذشت. او راست : المسند فی الحدیث. ( از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 779 ).
تغلبی. [ ت َ ل َ ] ( اِخ ) محمدبن الحارث. از اطرافیان فتح بن خاقان و کتاب اخلاق الملوک از اوست. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).