تغاز

معنی کلمه تغاز در لغت نامه دهخدا

تغاز. [ ت َ غازز ] ( ع مص ) خصومت و پیکار نمودن. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تنازع. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( از محیط المحیط ).

معنی کلمه تغاز در فرهنگ فارسی

خصومت و پیکار نمودن

جملاتی از کاربرد کلمه تغاز

ساکنین آن سیاه پوستانند، یعنی آفریقا) پس از اینکه به آفریقا می‌رسد از: سجلماسه، تغازی (جمهوری مالی) سپس ایوالاتنی (جمهوری موریتانیا)، میمه، تنبکتو، کولو، تکدا (جمهوری نیجر) و از آنجا به سرزمین قبیله بردامه بربری می‌رود، و سپس به سرزمین الهکار که نیز از قبیله بربر هستند، و از آنجا دوباره به سجلماسه و سپس به شهر فاس برمی‌گردد.