تعرص

معنی کلمه تعرص در لغت نامه دهخدا

تعرص. [ ت َ ع َرْ رُ ] ( ع مص ) اقامت نمودن بجای. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه تعرص

این‌ گویدت همی به تجاهل‌ که حق‌ کدام‌؟ وین راندت همی به تعرص‌ که رب‌ کجا؟
جرایم در افغانستان به اشکال مختلفی وجود دارند که شامل موارد ذیل می‌باشد: فساد، قتل‌های قراردادی یا ترور، بمب‌گذاری، آدم‌ربایی، قاچاق مواد مخدر، پول‌شویی، تجارت در بازار سیاه و جرایم عادی مانند دزدی و تعرص.