تسلی دادن. [ ت َ س َل ْ لی دَ ] ( مص مرکب )آرامش بخشیدن. دلگرمی دادن. در بیت زیر معنی اقناع کردن ، خود را به ندانستگی زدن ظاهر است : به رغم من کند با هر کسی گرمی و من خود را تسلی داده می گویم که استغنا نمی داند.حاجی اسماعیل یحیی ( از آنندراج ).
معنی کلمه تسلی دادن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) اندوه کسی را بر طرف کردن خاطر کسی را شاد کردن .
جملاتی از کاربرد کلمه تسلی دادن
پس از آن، شیوا برای مدت کوتاهی همراه با دراگون و دوست رزمیکارش بِن ترنر به مبارزه با جرم جنایت پرداخت، و به منظور تسکین و تسلی دادن به احساسات پوچ خود بیان داشت: من دراگون را برای این تحمل میکنم چرا که به نظر میرسد خطر مانند مگسهایی که به عسل چسبیدهاند با او پیوند دارد... و بدون خطر، زندگی من معنایی ندارد! دراگون به امید اینکه شیوا ممکن است او را سرمشق خود قرار دهد و از مهارتهایش در جنبههای مثبت استفاده کند، او را وادار به کشف جنبه معنوی هنرهای رزمی نمود. در نهایت زمانی که این سه از یکدیگر جدا شدند، شیوا یک زندگی سرگردان را آغاز کرد، تمرینات خود را بیشتر و سرانجام از مهارتهای خود به عنوان یک قاتل حرفهای استفاده نمود.